رئیس میگوید این مردم دیکتاتور میخواهند چون که تنبلند و هم را قبول ندارند و بلد نیستند حتی سر کوچکترین چیزها توافق کنند. از بس رئیس است و از بس من میخواستم این چند ماه را بی دردسر و سرشاخ شدن بگذرانم٬ مخالفت نمیکردم و دندان روی جگر میگذاشتم. آخرش دیروز که باز اینها را میگفت٬ از بس بی دردسرش را بلد نیستم و از بس خدا خر را نمیشناسد که شاخ ندهد به او٬ آب روغن قاط/تی کردم و گفتم این حرف شما مثل آن است که بگوییم چون فلان بچه خیلی بازیگوش است و گوش هم به هیچ زبان خوشی نمیدهد٬ باید یک پدر پیدوفیل داشته باشد که در مواقع لزوم و با در نظر گرفتن مصالح عمومی به بچهی خودش تجاوز کند.
با پوزخند پرسید: «چه ربطی دارد؟» طبیعتن سوال نمی پرسید و منظورش این بود که ربطی ندارد و من موافقم که ربطی نداشت ولی یک جاهایی آدم رسالت الهی دارد که کم نیاورد.
بنابراین دنبالهاش را گرفتم: «وقتی جزای تنبلی و توافق نداشتن بشود زندانهای آقای دیکتاتور و شکنجه و اعدام٬ تجاوز هم میتواند جزای بازیگوشی و شیطنت کودک باشد. بالاخره، هم مردم حاکم میخواهند و هم بچه پدر!»
گفت: «منظور من از دیکتاتور٬ دیکتاتور خوب بود نه کسی که مردم خودش را زندانی و اعدام میکند؛ یکی مثل رضا شاه!»
دیدم الان اگر بگویم آن رضا خان هم لابد توی زندان قصر مشغول گلکاری و سرودن اشعار عاشقانه بوده است در میآید که تاریخ را تحریف کردهاند و رضا شاه جانم همانا مادر ترزا بوده است. گفتم: «پس منظور من هم از پیدوفیل٬ پیدوفیل خوب بود نه کسی که به بچهی خودش تجاوز میکند. یکی مثل همینها که فقط به چرخیدن توی سایتهای پورن اطفال نابالغ قانعند و اگر هم تجاوز بکنند٬ فقط به بچهی همسایهها تجاوز میکنند.»
21 دیدگاه
Comments feed for this article
اکتبر 30, 2010 در 3:25 ق.ظ.
dream is destiny
باید بگم که
Dictator May Cry
اکتبر 30, 2010 در 8:24 ق.ظ.
رورا
توي مديريت به اين نوع مديرها ميگيم، مدير نوع x، که چون فکر ميکنند همه زيردستان تنبلند بايد باهاشون همون طوري که گفتي برخود کرد، يه کوچولو هم مهربون باشن ميشن ديکتاتور خوب ، هم تنبيه ميکنن هم بعضي اوقا ت تشويق …..ولي اينکه ناراحت شدي واسم عجيبه….خوب اين مدير هم شخصيتش اين مدلي نميشه که واسه هر شخصيتي عصبا ني بشي جناب :)
اکتبر 30, 2010 در 9:38 ق.ظ.
کیمیا
مثالی زدید که نشه کوچکترین دفاعی نشه کرد.اما بدون در نظر گرفتن مثال شما چند تا سوال دارم:
معتقدید برخوردی که مثلا»اسلام با»زن»داشته وداره،مهربانی بوده یا خشونت؟(در ارتباط با بحث شماست)
یه پادشاه در نظر بگیرید.خدمات بزرگی به کشورش میکنه.خدماتی که تاثیرشون تا سالهابعد همچنان باقی بمونن.پادشاهی که کشورشو دوست داره و»میخواد»آباد باشه.این وسط بی عدالتی هاییم اتفاق می افته(بدون در نظر گرفتن مثال).نظرتون در مورد این شاه چیه؟هر وقت در موردش قضاوت می کنیدیا اون ظلمها می افتید؟
اکتبر 30, 2010 در 10:03 ق.ظ.
کیمیا
ترسای عزیز،
بعد از دنیا اومدن دخترم،تقریبا»تمام فکر من شددخترم.هیچ مادری نمیشینه از کارایی که برای بچه اش کرده سخنرانی کنه اما می خوام بپرسم به نظر شما بابت چند باری که نسبت بهش رفتارهای کاملا»نادرستی داشتم(انقدر بد که باعث شدم اعتماد به نفسش پایین بیاد) باید الآن خودکشی کنم؟یا اون باید تو ذهنش همیشه از من اشتباهات من بمونه علیرغم اینکه میدونه چقدر برام اهمیت داشته.پدر و مادر خیلی از ما در حقمون اشتباهات بزرگی کرده ان.مثلا»تنبیه بدنی.اما اون چیزی که از اونا تو ذهن ما مونده فداکاریای اوناست.
*****
تو همین پست در حق رضاخان یه بی انصافی کردید و اون مقایسه اش با …
اگه کسی به خاطر همین بی انصافی شما بهتون بگه کارتون شبیه (باعذر خواهی فراوون)مثلا»اینه که حق دوتا بچهءیتیمو خوردید یا هر کاری که توی جامعه خیلی وحشتناک باشه…
****
بعیده درست باشه اینکه بگیم دیکتاتور ،دیکتاتوره فارغ از زمان و مکان و….
بابت پرگویی معذرت می خوام
اکتبر 30, 2010 در 6:39 ب.ظ.
من
الان کی انقدر سند و مدرک معتبر تو دستش داره که رضاخان رو مقایسه کنه با زمان حال که بفهمیم در حق کی بی وفایی شده؟
اکتبر 30, 2010 در 6:40 ب.ظ.
من
در ضمن برخوردی که اسلام با زن داشته نه خشونت بوده نه مهربانی. اسلام اصلا زن رو جزء آدمیزاد حساب نکرده. یه طفیلی حساب کرده که اختیارش رو داده دست مرد.
اکتبر 31, 2010 در 12:15 ق.ظ.
کیمیا
»من»عزیز میدونی قبل از اسلام زن رو چی حساب میکردن؟به نظر من بابت همین قضیه نمیشه به اسلام خرده گرفت چون معلوم نیست زنی که اونروزا زنده به گور میشده و…و… و…تبدیل به چی شده بود.
اما علت سوالم این بود که بگم نمیشه در مورد دو زمان متفاوت یک جور قضاوت کرد.
نوامبر 1, 2010 در 1:06 ق.ظ.
ایمان
میشه فضولی کنم و بگم سندتون؟؟؟
ببخشید آزادی الکی دادن و دست آویزهای خواستهای مردانه کردن بهتره یا اینکه بهش بگه تو اون طور نباشی که هر چند طرف فکر کنه ازش حقی صلب شده؟؟؟
شما می تونید به یکی بگید سیگار نکش،مواد مخدر مصرف نکن-اما طرف آزاده که بکنه(لا اکراه فی الدین!!!!)-و می تونید هم بهش مواد مخدر بدید و بگید بیا هر چقدر خواستید بخور…اولی منع میشه و دومی تازه بهش میدن و می گن بیا حالش رو ببر…اینجا کدوم طرزف تفکر داره به انسانیت بها میده؟؟؟گفتار اسلام نسبت به زمان عرب جاهلیت خیلی فراتر بوده و امروز با توجه به شرایط جامعه نیازمند تفکرات و اختیارات دیگر اما متناسب با آفرینش خود زنه .
نوامبر 1, 2010 در 1:01 ق.ظ.
ایمان
اینکه هر مملکتی آنچه که شاستشان است بر سرشان می آید را پایه ام اساسی!بهرحال وقتی شما 10 بار بزنید توی سر کسی و یک بار نزنید از زیر کارش در برود خوب شمایید که از طرف می خواهید با شما مثل دیکتاتورها برخورد کند البته که این شامل هر موضوعی نمی شود شاید در محیط کار یا نمی دانم محیط درس و مدرسه-در کشور ما- جز ملزومات شده باشد اما در محیط جامعه نباید زیر بار این بد بودن ها رفت اگر مردم بدند با فرهنگ سازی باید درستشان کرد .بعدش اینو از من یادتون باشه : خیلیا شیفته ی تو سری خوردن و دیکتاتور دوستی هستند در نگاه اون ها دیکتاتورها همه خوبند،بد هم ندارند!
نوامبر 2, 2010 در 7:42 ب.ظ.
خلیل
سلام. دیکتاتور خوب ؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
نوامبر 3, 2010 در 10:38 ق.ظ.
شبنم
اييي… نه با رييس موافقم نه با شما!هر چي كه باشي فكر لزوم ديكتارتور يه فكر مذخرفه حتي اگر خود مردم و جامعه قبولش كرده باشند!..كاري به اين شخصيتها نداشته باشيد تروخدا.. يكم به خودتونو اطرافتون نيگاه كنيد… غير مغرضانه.. بدون تعصب.. يكم بيشتر.. خودتون در همين مقام و منصب.. به حكم پدر..همسر..دوست..چقدر در حق هم ديكتاتوريد و چقدر ديكتاتور ميسازيد.. ايكاش مي فهميديم و ياد مي گرفتيم به جاي خرده گرفتن از اون چند درصد تاريخي بشينيم خودمونو اطرافيانمون درست كنيم تا دنيامون كمي زيباتر بشه..
ايكاش مي شد…
ايكاش..
همين..
نوامبر 4, 2010 در 8:26 ب.ظ.
زهرا موثق
هه هه
دمت گرم
نوامبر 7, 2010 در 10:43 ق.ظ.
کیمیا
جواب سوالم رو بدید.جواب شما برام مهمه.اگه سختگیری رضاخان نبود،آیا کشف حجاب اتفاق می افتاد؟
بناهایی که در اون دوره ساخته شده به دلیل همین شدت عمل از مستحکمترینها هستن(داستانهایی در اینمورد شنیده ام که چه قرارهایی با مهندسین پلها می گذاشت).به روحانیت اجازه عرض اندام نداد به واسطهءهمون سختگیریا.فکر میکنید میتونست اینکارو با قانون انجام بده؟روحانیت و دین نقطه ضعف ما بودن و از همونام ضربهءاصلی رو خوردیم وهنوز که هنوزه جرات ایستادن در برابرشونو نداریم.
فرض کنید بچه 10-15-18ساله شما یه سیگار دستش گرفته و هیچ جوری نتونید راضیش کنید…
من اصلا»نمیگم رضاخان معصوم بوده اما میگم نمیشه همه رو با یه چوب زد.
نوامبر 9, 2010 در 12:39 ب.ظ.
ترسا
جواب من درباره بچه 10 ساله و 15 ساله و 18 ساله فرق میکنه. در مورد بچه ی 18 ساله می تونم با اطمینان بهتون بگم انتخاب سیگار رو به عهده ی خودش میذارم حتی اگه برام ناراحت کننده باشه. در مورد کشف حجاب باید بگم اصلن باهاش موافق نیستم که بخوام تحسینش کنم. در مورد بناهای مستحکم هم که ارجاعتون میدم به این همه بنای مستحکم ساخته شده در طول قرن بیستم بدون این که حکومت دیکتاتوری بالای سر ملت باشه. ضمنن به نظر من بنای مستحکم هیچ توجیهی برای شلاق و زندان و اعدام نیست. اتفاقن اگر دین یا روحانیت آسیب زدند، دلیلش یه دیکتاتوری پنهان و بعدن آشکار بوده که جلوی نقد اینها رو گرفته. سرکوب کردنشون توسط رضا خان هم فقط به احساسات عاطفی جمعی در برانگیختن حس حمایت از مظلوم دامن زده
نوامبر 9, 2010 در 10:08 ب.ظ.
کیمیا
منم همینو میگم .ممکنه جامعه امروز در مقایسه با اون روز مث تفاوت بین همین 18ساله و 10 ساله باشه.همون موقع هم تفکر ما زیر سلطهءشدید دین بوده وکشف حجاب و برخورد با روحانیت هم جلوی ادامه این تسلط رو می گرفت و هم سایهءسنگینش رو کوتاهتر می کرد.همین حالا هم ما از دینمون -بیشتر از اونکه بفهمیمش -میترسیم.اگه کشف حجاب اتفاق نمی افتاد،ارتباط زن با اجتماع و دنیای بیرون اتفاق نمی افتاد.بهترین راه برای ورود زن به اجتماع مردها بوده.اینکه بیشتر شبیه مردها بشه.درسته که این راه حل ها ایرادات خودشونم داشته ان که شما بهشون اشاره کردید.
در موردمعماری ،سوالمو خیلی بد گفتم.معماری امروز افتضاحه در مقایسه با دوره رضا خان.الآن ما نمی تونیم یه «پل»به استحکام و زیبایی اونچه در اون زمان ساخته شده ،بسازیم.منظورم این بود که معماری قوی اون دوره نتیجهءروحیه سختگیر رضاخان بوده.
می دونم که ممکنه حوصله بحث در این زمینه رو نداشته باشید ولی اگه موافق نیستیدخیلی ممنون میشم برام توضیح بدید.تا همینجام خیلی لطف کردید و سپاس.
نوامبر 10, 2010 در 2:07 ب.ظ.
کیمیا
•من معتقدم تاریخ بهترین تعیین کننده است به شرطی که تحریف نشود؛ به نظر من رضا شاه خدمات زیادی را به ایران کرد؛ من معتقدم که ایران مدیون دو نفر است؛ یکی شمشیر آغامحمدخان و دیگری چکمه رضاخان؛ هر چند در دوران رضا شاه فضای بسته و دیکتاتوری حاکم بود ولی همین رضا خان توانست یکارچگی را در ایران حفظ کند و تمامیت ارزی را حفظ کند و خدمات عمرانی زیادی را برای ما به ارمغان بیاورد.
اینو همین الآن خوندم.ازسخنرانی زیباکلام بود.کل مطلبم بخونید جالبه:
http://khabaronline.ir/news-107228.aspx
نوامبر 21, 2010 در 12:39 ق.ظ.
ترسا
باهات موافق نیستم.
نوامبر 29, 2010 در 7:22 ق.ظ.
مانی
کیمیا خانم ازتان کلی ترسیدم.بیچاره دخترتان چه مادر خشنی دارد.
نوامبر 29, 2010 در 3:34 ب.ظ.
کیمیا
نترسید.دخترم با وجود بیچارگی که شما در موردش صحبت کردید،بلد شده وقتی می خواد مخالفت کنه با دلیل ردش کنه نه اینکه به طرف فحش بده.تنها دلیل اینکه اسلام رو دوست دارم ،تاکیدش روی تعادله.دنیای امروز پر شده از این نامتعادلی:اه چه خشن؟مادرا باید مث ….مهربون باشن.
درضمن اگه اشاره تون به اعتراف خودم در مورد اشتباه خودمه،حرف جدیدی نبود واگه به خدمات رضاخان که….واگه به آخرین کامنت من که اونم از زیبا کلام بود.
نوامبر 29, 2010 در 9:24 ب.ظ.
مانی
نه منظور من خودتان بودید با اشاره تان به آقا محمد خان که علاوه بر قتل عام هر روزه چشم هم در میآورد.
نوامبر 30, 2010 در 3:40 ق.ظ.
کیمیا
اون کامنت آخر نقل قول از زیباکلام بود.